نقاط قوت : جنگولک بازی
نقاط ضعف : موسیقی ضعیف ،متفاوت نبودن دشمنان
در حال حاضر بازیهای FPS که ساخته میشود بیشتر به مسائلی مثل جنگهای منطقهای و یا جهانی و تروریسم میپردازد و این تنها نکته مثبت آن شناساندن سلاحهای روز به بازیبازان است
نقاط قوت : جنگولک بازی
نقاط ضعف : موسیقی ضعیف ،متفاوت نبودن دشمنان
در حال حاضر بازیهای FPS که ساخته میشود بیشتر به مسائلی مثل جنگهای منطقهای و یا جهانی و تروریسم میپردازد و این تنها نکته مثبت آن شناساندن سلاحهای روز به بازیبازان است اکثر بازیها تکراری خسته کننده و بدون هیجان هستند و هراز گاهی هم شاید عنوانی پیدا شود که کمی بازار را تکان دهد در راستای تحولاتی که در بازیها صورت میگیرد اینبار نوبت یک استودیوی گمنام با نام Spark Unlimited پا به میان گذاشته تا عنوانی متفاوت خلق کند و حال که این عنوان را دیدیم و بازی کردیم فهمیدیم که این دفعه با دفعههای قبل فرق میکند و با موفقیت نسبتاً خوبی هم روبرو شد. داستان طبق معمول از یک خرابکاری و یا شیوه مالی سر هم دیگر آغاز میشود شما به عنوان یک دزد حرفه ای بین المللی اشیاء هنری هستند و با نام چارزدکارد در بین تبهکارانی با نام The Councll هستید به دزدی یک جعبه معمولی از موزه نیویورک گمارده میشوید اما پس از یک اشتباه با باز در جعبه میفهمید که این یک جعبه معمولی نیست بلکه پاندورا نام دارد و با باز شدن آن نیروهای اهریمنی داخل جعبه آزاد میشود و درعرض چند دقیقه از نیویورک جهنمی میسازد گرایفونهایی با چثه فیل و گرکینههای وحشی به شهر حمله کرده و خراب کردن شهر و کشتن مردم را به شما سلام میکنند مثل احمقها این و رو آنور میروند شهروندان از همه جا بیخبر را میکشند این جریان همینطور ادامه پیدا میکند و تقریباً تمام جهان به هم میریزد در پی باز شدن این جعبه سوراخی بروی دست چارلز ایجاد میشود که ارتباط نامن بین او جعبه ایجاد میکند پس از مدتی کوتاه چارلز میفهمد که حسابی گول خورده است و بازکردن در جعبه نقشه فردی که رئیس گروهی به نام Black order بوده است و شما هم خام نقشه او شده بودید که فکر میکردید باید فقط یک جعبه معمولی را بدزدید ... بگزارید داستان پاندورا را تعریف کنم تا کمی با تاریخ این قاتلهای کله شق آشنا شوید در زمانهای بسیار دور در یونان باستان زئوس که یک از خدایان یونان بود از روی بیکاری به فکرش میرسد که کمی اختلاف در زندگی خوب و راحت فرمان روایان ایجاد کند.
(شوخی )زئوس روزی کوزهای را با خود به زمین میاورد و به یکی از الهههای خود در زمین میدهد و به او میگوید نام این پاندورا است و سلاحی از جهنم است و شما هرگز نباید رد آن را باز کنید پس از مدتی که الهه هم چنان به نصیحت زئوس گوش میدهد روزی کنجکاوی کار دست او میدهد و باعث میشود تا اتفاقاتی ناگوار رخ بدهد که تا به هم اطلاعات اشخاص از آن ها در دسترس نیست مدت طولانی میگذرد و عدهای متوجه میشوند که این کوزه پاندورای اصلی نیست و پاندورای اصلی جایی در زمین مخفی شده پس از جستجو های زیاد جعبه پیدا میشود ولی با درگیری هایی که بین مقامات پیش میآید جعبه پاندورا را دزدیده و با خود میبرند حال هم در ترن 21 یک زیر دریایی در حال کاش در کف دریا جعبهای پیدا میکند آن را با خود به موزه ای در نیویورک انتقال میدهد و پس از مدتی معلوم میشود که همان پاندوراست و اینجا بود که پلی چارلزبدبخت به وسط میافتد چارلز و همدستانش در بازی مییابد با دو گروه مبارزه میکنند یعنی موجودات افسانهای که معلوم نیست از کجا لحظه به لحظه تعدادشان بیشتر میشود و دیگری همان گروه خیانتکار Blackoroler است که رابطه خوبی با شما ندارند. البته برگ برنده ای هم دارید و آن حمله دو گروه به یکدیگر است کافی است برای دو گروه ملاقاتی ترتیب دهید و شاهد جیغ و هوار کردن سربازان و یا منفجر شدن گلّه گرگها باشید موجودات افسانهای که شامل گرایفونها و گرگینهها هیولاهای آتش و چند هیولای اویلن دیگر است در گوشه و کنار مراحل ظاهر میشوند همدستان شما هم که اگر نبودند سنگین تر بودند چون با اولین حمله میمیرند دکارد علاوه به دزدی در کار با اسلحه سررشته دارد میتواند از دهها سلاح که معروف ترین آنها راکت لانچراست در راه نابودی آن دو گروه استفاده کند علامتی که بر روی دست و کارد بر اثر زخم جعبه به وجود آمده در بازی تأثیر دارد با استفاده از آن میتواند خون دشمنان را بخود اضافه کنید دشمنان نا مرئی را ظاهر کنید یا دشمنان را به عقب پرت کنید دور اینکه به داخل شکم دشمنان رفته و آنها را نابود کنید را با وجود این جنگولکبازیها را هم فراموش کنید هوش مصنوعی اجازه این کار را نمیدهد مثلاً در درگیری با یک گرگینه ممکن است وقتی ببینید که کم آورده مثل بزدلها فرار کند و بدود و یا خود را به مردن بزند آنجاست که شما باید حواستان را جمع کنید و یک تیر شاتگان را قابل در کله این گرگینهها فرو کنید تا از موش مردگی دراید چیزی که توجه دیگر را در دیگر قسمتهای بازی جلب میکند پر بودن صفحه است دشمنان او در ساختمانها اجساد و انفجارها همگی با هم در صحنه حاضر میشوند و شما شاهد یک صفحه خالص و بیروح نخواهید بود علاوه بر این ها در حالت داستانی بازی که بین 8 تا 10 ساعت طول میکشد Multiplayer بازی هم خودنمایی میکند از این جهت ساعتهای زیاد هم میتوانید خود را با کل کل کردن با دوستان سرگرم کنید.
موسیقیهای بازی اگر کمی بیشتر و متفاوت تر بود بهتر میشد من به شخصه در بازی به طور کل سه موسیقی شنیدم البته همان موسیقیها هم ارزش گوش دادن را داشت چون درست به موقع و در جوهای لازم موسیقیها پخش میشود که خود امتیازی محسوب میشود.
صداهای بازی ولی نسبت به موسیقی غنیتر هستند که چون تم صدای فضا بسیار گرم و جذاب است صدای گرگینهها صدای فریاد گرایفونها و از همه مهمتر هم صدای انفجار ها بود که بسیار چشم گیر بود البته اگر از بعضیها از مشکلات ریز چشمپوشی کنیم مشکل خاصی در صداها و یا دیالوگی ها بازی نمیبینیم.